جای خالی سلوچ و فلسفه بوم شناختی
نویسندگان
چکیده
آرنی نیس arne naess، فیلسوف نروژی، فلسفه بومشناختی یا ecosophy را در سال 1970 به جهان معرفی نمود. این نگاه فلسفی، پایه جنبشی سیاسی قرار گرفت که جنبش بومشناختیِ ژرف، the deep ecology movement، نامیده شد. تکیه بر کلمهی «ژرف» نشاندهنده تاکید جنبش بر ایجاد تغییرات اساسی بر دیدگاه و عملکرد انسانها، و قابل بازبینی و تغییر بودن مداوم این دیدگاه و عملکرد میباشدchalquist on) (line . هدف غاییِ جنبش بومشناختیِ ژرف، دست یافتن به خودشناسیِ جمعی از طریق مقاومت بدون خشونت است و هر کدام از پیروان این جنبش می توانند فلسفهی بومشناختیِ خاص خود را بیافرینند؛ به این شرط که اصول هشتگانه نیس- سشنز در آن لحاظ شود. فلسفه بومشناختی شخصیِ آرنی نیس tvergastein )فراسوی سنگها) نام دارد که نام کلبهای کوهستانی است که نماد وابستگی نیس به عناصر طبیعی محسوب می شود .(drengson, devall schroll, 2011: 107-109) فلسفه بومشناختی ژرف، البته یک رویکرد ادبی محسوب نمی شود، اما نویسندهی این مقاله بر این عقیده است که این نگاه قابلیت تبدیل شدن به رویکرد ادبی را دارد و میتواند جای خالی ناگفتههای بسیاری را که خارج از رویکرد نقد ادبی زیستمحیطی ecocriticism literary به شمار می آید، پر کند. در همین راستا، نگارنده بعضی از مطرحترین مفاهیم فلسفی معرفیشده توسط آرنی نیس را بر روی رمان جای خالی سلوچ اثر محمود دولتآبادی به عنوان یک رویکرد نقد ادبی پیاده کرده است. طبق دستهبندی نیس، مفاهیمی مثل تنوع، پیچیدگی و همزیستی، زیرِ عنوان خودشناسیِ جمعی و حقیقت و بیباکی، زیر عنوانِ مقاومت بدون خشونت قرار میگیرد. در عین حال، این مفاهیم وابستگی عمیق و درهم تنیدهای به یکدیگر دارند.
منابع مشابه
« جای خالی سلوچ » نقد جامعه شناختی رمان
چکیدهنقدجامعه شناختی ١ آثار ادبی، روشی است که به تحقیق و بررسی درباره طبقات مختلف جامعه و طرز رفتارها ودر این شیوه نقد،اثر ادبی ازاین دیدگاه » . کنشهای متفاوت و متشابه ساختارهای اجتماعی در دوره معینی از تاریخ می پردازدکه اجتماع و هنرمند و اثر او با یکدیگر رابطه ای زنده و جدایی ناپذیر دارند، مورد بحث و ارزیابی قرار می گیرد. بنابراینمنتقد به دقت از زمان و مکانی که نویسنده در آن زیسته و اثر ادبی د...
متن کاملنقد فمنیستی بومگرای رمان جای خالی سلوچ
نگرش فمنیستی بومگرا میکوشد طرح ساختارمندی از رابطۀ دیالکتیکی زن و طبیعت، به دست دهد. این نگرش هنوز در سرزمین ما چندان شناخته شده نیست، اما زمینههای پیدایش چنین مطالعاتی در آثار ادبی ما مشهود است. رمان جای خالی سلوچ، نوشتۀ محمود دولتآبادی، چون غالب آثار او، پیوندی عمیق میان انسان و طبیعت را به تصویر میکشد. بیشتر منتقدان و پژوهشگران به زمینههای اجتماعی و سیاسی این رمان پرداختهاند؛ اما اگر ...
متن کاملتأثیر تصویرهای نمادین بر پیرنگ رمان جای خالی سلوچ
رمان جای خالی سلوچ اگرچه از جنبة واقعگرایانة بسیار نیرومندی برخوردار است و در روند روایت گاهی آن چنان از تخیل تخلیه میشود که همراهی مخاطب با آن بسیار دشوار میشود- البته این روند با درونمایة رمان و توالی کند حوادث سازگار است- ؛ اما بهنظر میرسد با توجه به همین جنبة واقعی، بخش بزرگی از ساختار روایی این رمان بر پایة شبکهای از تصویرهای نمادین استوارشده است. در این مقاله با بررسی دو تصویر نما...
متن کاملبررسی سرعت روایت در رمان جای خالی سلوچ
محمود دولتآبادی، یکی از داستاننویسان تأثیرگذار ایران، بهویژه در زمینة ادبیات اقلیمی است. رمان «جای خالی سلوچ» نخستین رمان این نویسنده است. این رمان از زوایای گوناگون ازجمله ویژگیهای زبانی و ادبی، مطالعات جامعهشناختی، انسانشناختی و نیز روایتشناختی شایستة بررسی است. در این مقاله به بررسی سرعت روایت در این رمان (با تکیه بر نظریة روایتشناسی ژرار ژنت) و عوامل مؤثر بر آن پرداخته شده است. سرعت...
متن کاملدلالتهای ضمنی در جای خالی سلوچ و کلیدر دولتآبادی
در کلیدر و جای خالی سلوچ، بخش عمدهای از واقعیتهای داستانی ـ شخصیتها، کنشها، اشیاء و صحنهها ـ علاوه بر دلالت مستقیم بر واقعیتهای عیان و عینی، مفهومی فراتر از خود را نیز در درون خود نهفته دارند که در کل به آنها دلالت ضمنی گفته میشود. این مفاهیم عبارتاند از: دلالتهای استعاری، تمثیلی، نمادین، کنایی و مجازی. تمثیل در اینجا، به خاطر تعلق این دو رمان به ادبیات رئالیستی، به طور کلی ـ جز در د...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
فصلنامه دهخداجلد ۶، شماره ۲۱، صفحات ۸۵-۱۱۳
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023